معنی نماد چسبندگی

حل جدول

نماد چسبندگی

کنه


حشره چسبنده، نماد چسبندگی

کنه


نماد

سمبل، تمثیل، نمودار

معادل فارسی سمبول

سمبل، نمودار

لغت نامه دهخدا

چسبندگی

چسبندگی. [چ َ ب َ دَ / دِ] (حامص) رجوع به چسب و چسپ و چسپندگی شود.


نماد

نماد. [ن ُ / ن ِ / ن َ] (اِمص) نمود. (برهان قاطع) (لغت فرس اسدی ص 114) (اوبهی) (آنندراج) (ناظم الاطباء). || (نف مرخم) به معنی فاعل هم آمده است که ظاهرکننده باشد. (برهان قاطع) (آنندراج). نماینده و ظاهرکننده. (ناظم الاطباء). رجوع به نمادن شود.

فرهنگ معین

چسبندگی

(چَ بَ دِ) (حامص.) چسبنده بودن، چسبناک بودن.


نماد

نماینده، سَمبُل، مظهر، نشانه، علامت. [خوانش: (نَ) (اِ.)]

فرهنگ عمید

چسبندگی

چسبنده بودن، چسبناک بودن، چسب داشتن،

فارسی به عربی

چسبندگی

اصرار، تمسک، عصا


عدم چسبندگی

تنافر


نماد

رمز

فرهنگ فارسی هوشیار

چسبندگی

چسبنده بودن چسبناک بودن.


نماد

نمود، نماینده و ظاهر کننده

معادل ابجد

نماد چسبندگی

244

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری